Sunday, June 01, 2008

نامه روز یکشنبه


میدانی که یکشنبه ها پستچی نمی آید

و نامه ای درکار نیست

من اما گل قاصدکی را می شناسم

که از میان باغ و پرچین های چوبی میگذرد

به سبکی خیال

گرچه زیر باران خیس میشوند کلمات عشق

و گرچه درابرها گم میشوند آرزوهای دور

وراه ها دورتر از قدرت پرواز کبوترهایند
من اما گل قاصدکی را میشناسم
که از باران می گذرد
و از باد
واز میان ابرها
به سبکی خیال
و درتمام یکشنبه ها
نامه های مرا بتو خواهد رساند
گل قاصدکی که نامش خیال است
و شاید هم رویا








.

0 comments: